بررسی رابطه ضربه های عاشقانه و ازدواج
دوستی‌های اشتباه، پیمان‌های بی‌پایه و اساس، روابط عاطفی بدون تعهد و آمدن‌ها و رفتن‌های یک‌باره همه راه‌هایی برای ورود افراد به بحران‌های احساسی است.
بار‌ها از رسانه‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها، کتاب‌ها و بزرگتر‌ها در مورد آسیب‌های موجود در روابط و دوستی با جنس مخالف شنیده‌ایم و دیده‌ایم که در بیشتر اوقات پایان آن چیزی جز یک تجربه تلخ، احساس گناه و پشیمانی باقی نمی‌ماند که فراموش کردن این تجربه تلخ به راحتی ممکن نیست، اما چرا افراد با وجودآگاهی از آسیب‌های این‌گونه روابط باز هم به سمت آن می‌روند، دلیل این امر شاید خانواده، جامعه یا تصمیم‌های نا‌درست جوانی و ... باشد.
جوانی؛ همان روزهایی که مانند باد می‌گذرد، روزهایی که شاید سال‌ها بعد حسرت لحظه‌ای از آن را داشته باشیم و بدون شک حیف است که با تصمیم‌های نا‌عاقلانه، احساسی و زود‌گذر آن را خراب کنیم.
شاید به ذهنتان خطور کند که هر رابطه میان دختر‌ها و پسر‌ها منجر به یک پایان تلخ و جدایی دردناک نباشد، اما آن چیز که روشن و قطعی بوده، این است که در این روابط چیزی به نام تعهد وجود ندارد و امری نفی شده و غیر ضروری است که نتیجه‌ای کاملا احتمالی دارد، مانند یک هندوانه در بسته‌ای است که نمی‌دانی داخل آن چیست و فرد با آگاهی کامل از عدم تعهد، آسیب‌زا بودن و احتمالی بودن پایان این داستان، خود را وارد چنین بحرانی می‌کند که در بیشتر موارد شکست ناشی از آن افسردگی و ناراحتی شدیدی برای فرد به همراه دارد که ممکن است تا مدت‌ها وی را از زندگی عادی دور نگه دارد.
حتی در روابطی که در پایان آن نیز طرفین به یکدیگر احساس انتقام و دشمنی ندارند و هنوز معتقد بر خوب بودن شخص مقابل هستند نیز مشکلات بسیاری وجود دارد،این اشخاص معمولا به دلیل اینکه از شخص مقابل شایستگی در ذهن دارند پس از پایان رابطه، به شدت بیشتر از سایر روابط احساس فقدان می‌کنند و این علت می‌تواند منجر به طولانی‌تر شدن و دشوار‌تر شدن فرآیند فراموشی شود.
بحران عشقی تاثیر منفی بر زندگی پس از ازدواج افراد دارد
شراره دانشور، روانشناس در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه علاوه بر مشکلات روحی و بروز افسردگی، بحران‌های عشقی و فروپاشی این روابط، بر انتخاب‌های بعدی فرد و زندگی مشترک پس از ازدواج وی نیز تاثیر منفی دارد، تصریح کرد: یکی از مخرب‌ترین این تاثیرات در رابطه با همسر آینده خصوصا در شناخت غیر‌منطقی از مفهوم عشق و ازدواج همچنین مقایسه شخص قبلی با شخص جدید است که منجر به قضاوت‌های نا‌صحیح و سو‌گیری می‌شود.
وی اضافه کرد: همچنین وقوع یک شکست عشقی در یک فرد می‌تواند در برخی موارد موجب بروز تصمیم‌های ناگهانی و ورود به روابط جدید شود که در برخی موارد این موضوع می‌تواند با آسیب‌های شدیدی مانند سوء‌استفاده‌های جنسی همراه باشد.
دانشور عنوان کرد: از دید روانشناسی شکست عشقی که از آن در هنگام اتمام یک رابطه عاطفی شدید یاد شده منجر می‌شود تا فرد احساس بی‌ارزشی کند و این احساس که بخش عمده‌ای از تفکرات و نگرش‌های وی نسبت به زندگی و جهان را تغییر می‌دهد سبب از دست دادن تعادل روحی و روانی اشخاص نیز می‌شود.
این روانشناس با بیان اینکه روابط دوستی با جنس مخالف و اتمام آن که معمولا با شکست عاطفی همراه است، آسیب‌های بسیاری را برای افراد به همراه دارد، افزود: در این هنگام افراد احساسات متفاوت مانند افسردگی، غمگینی، اندوه و دلتنگی شدیدی را تجربه می‌کنند و این امر سبب می‌شود تا شخص در هنگام طی کردن بحران عاطفی با اختلالات عملکرد در زمینه‌های فردی، شغلی، مالی و تحصیلی همراه باشد.
روابط با جنس مخالف راهی برای فرار فرزندان از اوضاع نامطلوب خانوادگی
وی با بیان اینکه بی‌تعهد بودن در روابط یکی از مهمترین و آسیب‌رسان‌ترین موارد در دوستی‌های عاطفی با جنس مخالف است، در خصوص علل اصلی ورود افراد به این روابط نا‌پایدار، گفت: اغلب افرادی که وارد این روابط می‌شوند نسبت به این موضوع آگاهی کافی را دارند، اما نقش خانواده در برطرف کردن نیاز‌های عاطفی فرزندان و نیز کنترل آنان در جلوگیری از ورود به این روابط بسیار کلیدی است و در صورتی که خانواده نقش خود را به خوبی ایفا نکند با وجود آگاهی لازم افراد از نادرستی این روابط، باز هم شاهد فراگیری روابط عاطفی با جنس مخالف هستیم.
این روانشناس اضافه کرد: از سویی دیگر اختلاف میان همسران نیز بر روی فرزندان بسیار تاثیر‌گذار است به صورتی که در برخی موارد فرزندان برای خروج از موقعیت و وضعیت نامطلوب خانواده و رفع نیاز‌های عاطفی خود به چنین روابطی ورود پیدا می‌کنند.
دانشور خاطرنشان کرد: متاسفانه روابط پنهانی با جنس مخالف گرچه بسیار مخرب و آسیب‌رسان است، اما به طور کلی حذف آن ممکن نیست، که در این موارد نیز نقش خانواده بسیار پر‌رنگ است، زیرا در صورتی که خانواده‌ها بتوانند میان خود و فرزندانشان اعتماد متقابل ایجاد کنند با ایجاد محیط مناسب، آگاهی خانواده طرفین، آگاه‌سازی‌های لازم فرزندان و تعیین قوانینی برای مشخص کردن حد روابط می‌توانند حداقل از برخی پیامد‌های ناگوار بعدی جلوگیری کرده و به شکل‌گیری ازدواجی با شناخت بیشتر کمک کنند، در غیر اینصورت هیچگونه روابط پنهانی با جنس مخالف توصیه نمی‌شود.
تفکیک جنسیتی منجر به شکل‌گیری روابط با جنس مخالف می‌شود
وی در خصوص نقش جامعه در رابطه با تفکیک جنسیتی، گفت: وقتی روابط و تعاملات تفکیک جنسیتی می‌شود و افراد از سن کودکی با جنس مخالف خود تعامل کمی دارند و به طور مثال یک‌باره وارد محیطی مانند دانشگاه می‌شوند، به جهت جذابیت این موضوع ممکن است به سوی این موارد سوق داده شوند و به نظر می‌رسد، بهتر است تا جوامع، محیط و موقعیت‌های مناسبی برای تعامل دختران و پسران از سنین پایین‌تر فراهم آورند.
دانشور گفت: پایان روابط نیز باید تدریجی صورت گیرد، زیرا در این صورت فرد می‌تواند آگاهی بیشتری کسب کرده، نقاط ضعف و قوت رابطه را بشناسد و خود را برای مقابله با پیامد‌های آن آماده کند در صورتی که خروج یک‌باره از روابط تنها منجر به مواجه فرد با حجم عظیمی از غم و اندوه می‌شود.
سوگ عشق لازمه بازگشت به زندگی عادی است
این روانشناس در پاسخ به اینکه پس از پایان روابط اشخاص چه راهکار‌هایی را برای فراموشی بهتر به کار گیرند، اظهار کرد: به عنوان یک روانشناس با روند فراموشی موافق نیستم زیرا فرآیندی به نام سوگواری وجود دارد که به فرد کمک می‌کند تا با طی کردن این مدت زمان، سازگاری بیشتری با وضعیت فعلی پیدا کند؛ اموری مانند ورود فوری به رابطه دیگر برای فراموشی رابطه قبلی بسیار آسیب‌زا است.
وی با بیان اینکه سوگ عشق لازمه بازگشت به زندگی عادی است، گفت: سوگواری عشقی دورانی است که در طی آن فرد احساس غمگینی شدید، نا امیدی، عدم تمایل به انجام امور روز‌مره دارد و معمولا 6 ماه زمان‌بر است، اما پس از سوگواری فرد می‌تواند به صورت کامل با شرایط کنار بیاید.
این روابط از منظر اعتقادی و دینی نیز کاملا نفی شده، غیر قانونی و مغایر با اسلام است علاوه بر این نباید فراموش کنیم که شاید اعتماد همه آن چیزی باشد که از یک نفر باقی‌مانده و از بین بردن آن یعنی شکست یک انسان...
بار‌ها از رسانه‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها، کتاب‌ها و بزرگتر‌ها در مورد آسیب‌های موجود در روابط و دوستی با جنس مخالف شنیده‌ایم و دیده‌ایم که در بیشتر اوقات پایان آن چیزی جز یک تجربه تلخ، احساس گناه و پشیمانی باقی نمی‌ماند که فراموش کردن این تجربه تلخ به راحتی ممکن نیست، اما چرا افراد با وجودآگاهی از آسیب‌های این‌گونه روابط باز هم به سمت آن می‌روند، دلیل این امر شاید خانواده، جامعه یا تصمیم‌های نا‌درست جوانی و ... باشد.
جوانی؛ همان روزهایی که مانند باد می‌گذرد، روزهایی که شاید سال‌ها بعد حسرت لحظه‌ای از آن را داشته باشیم و بدون شک حیف است که با تصمیم‌های نا‌عاقلانه، احساسی و زود‌گذر آن را خراب کنیم.
شاید به ذهنتان خطور کند که هر رابطه میان دختر‌ها و پسر‌ها منجر به یک پایان تلخ و جدایی دردناک نباشد، اما آن چیز که روشن و قطعی بوده، این است که در این روابط چیزی به نام تعهد وجود ندارد و امری نفی شده و غیر ضروری است که نتیجه‌ای کاملا احتمالی دارد، مانند یک هندوانه در بسته‌ای است که نمی‌دانی داخل آن چیست و فرد با آگاهی کامل از عدم تعهد، آسیب‌زا بودن و احتمالی بودن پایان این داستان، خود را وارد چنین بحرانی می‌کند که در بیشتر موارد شکست ناشی از آن افسردگی و ناراحتی شدیدی برای فرد به همراه دارد که ممکن است تا مدت‌ها وی را از زندگی عادی دور نگه دارد.
حتی در روابطی که در پایان آن نیز طرفین به یکدیگر احساس انتقام و دشمنی ندارند و هنوز معتقد بر خوب بودن شخص مقابل هستند نیز مشکلات بسیاری وجود دارد،این اشخاص معمولا به دلیل اینکه از شخص مقابل شایستگی در ذهن دارند پس از پایان رابطه، به شدت بیشتر از سایر روابط احساس فقدان می‌کنند و این علت می‌تواند منجر به طولانی‌تر شدن و دشوار‌تر شدن فرآیند فراموشی شود.
بحران عشقی تاثیر منفی بر زندگی پس از ازدواج افراد دارد
شراره دانشور، روانشناس در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه علاوه بر مشکلات روحی و بروز افسردگی، بحران‌های عشقی و فروپاشی این روابط، بر انتخاب‌های بعدی فرد و زندگی مشترک پس از ازدواج وی نیز تاثیر منفی دارد، تصریح کرد: یکی از مخرب‌ترین این تاثیرات در رابطه با همسر آینده خصوصا در شناخت غیر‌منطقی از مفهوم عشق و ازدواج همچنین مقایسه شخص قبلی با شخص جدید است که منجر به قضاوت‌های نا‌صحیح و سو‌گیری می‌شود.
وی اضافه کرد: همچنین وقوع یک شکست عشقی در یک فرد می‌تواند در برخی موارد موجب بروز تصمیم‌های ناگهانی و ورود به روابط جدید شود که در برخی موارد این موضوع می‌تواند با آسیب‌های شدیدی مانند سوء‌استفاده‌های جنسی همراه باشد.
دانشور عنوان کرد: از دید روانشناسی شکست عشقی که از آن در هنگام اتمام یک رابطه عاطفی شدید یاد شده منجر می‌شود تا فرد احساس بی‌ارزشی کند و این احساس که بخش عمده‌ای از تفکرات و نگرش‌های وی نسبت به زندگی و جهان را تغییر می‌دهد سبب از دست دادن تعادل روحی و روانی اشخاص نیز می‌شود.
این روانشناس با بیان اینکه روابط دوستی با جنس مخالف و اتمام آن که معمولا با شکست عاطفی همراه است، آسیب‌های بسیاری را برای افراد به همراه دارد، افزود: در این هنگام افراد احساسات متفاوت مانند افسردگی، غمگینی، اندوه و دلتنگی شدیدی را تجربه می‌کنند و این امر سبب می‌شود تا شخص در هنگام طی کردن بحران عاطفی با اختلالات عملکرد در زمینه‌های فردی، شغلی، مالی و تحصیلی همراه باشد.
روابط با جنس مخالف راهی برای فرار فرزندان از اوضاع نامطلوب خانوادگی
وی با بیان اینکه بی‌تعهد بودن در روابط یکی از مهمترین و آسیب‌رسان‌ترین موارد در دوستی‌های عاطفی با جنس مخالف است، در خصوص علل اصلی ورود افراد به این روابط نا‌پایدار، گفت: اغلب افرادی که وارد این روابط می‌شوند نسبت به این موضوع آگاهی کافی را دارند، اما نقش خانواده در برطرف کردن نیاز‌های عاطفی فرزندان و نیز کنترل آنان در جلوگیری از ورود به این روابط بسیار کلیدی است و در صورتی که خانواده نقش خود را به خوبی ایفا نکند با وجود آگاهی لازم افراد از نادرستی این روابط، باز هم شاهد فراگیری روابط عاطفی با جنس مخالف هستیم.
این روانشناس اضافه کرد: از سویی دیگر اختلاف میان همسران نیز بر روی فرزندان بسیار تاثیر‌گذار است به صورتی که در برخی موارد فرزندان برای خروج از موقعیت و وضعیت نامطلوب خانواده و رفع نیاز‌های عاطفی خود به چنین روابطی ورود پیدا می‌کنند.
دانشور خاطرنشان کرد: متاسفانه روابط پنهانی با جنس مخالف گرچه بسیار مخرب و آسیب‌رسان است، اما به طور کلی حذف آن ممکن نیست، که در این موارد نیز نقش خانواده بسیار پر‌رنگ است، زیرا در صورتی که خانواده‌ها بتوانند میان خود و فرزندانشان اعتماد متقابل ایجاد کنند با ایجاد محیط مناسب، آگاهی خانواده طرفین، آگاه‌سازی‌های لازم فرزندان و تعیین قوانینی برای مشخص کردن حد روابط می‌توانند حداقل از برخی پیامد‌های ناگوار بعدی جلوگیری کرده و به شکل‌گیری ازدواجی با شناخت بیشتر کمک کنند، در غیر اینصورت هیچگونه روابط پنهانی با جنس مخالف توصیه نمی‌شود.
تفکیک جنسیتی منجر به شکل‌گیری روابط با جنس مخالف می‌شود
وی در خصوص نقش جامعه در رابطه با تفکیک جنسیتی، گفت: وقتی روابط و تعاملات تفکیک جنسیتی می‌شود و افراد از سن کودکی با جنس مخالف خود تعامل کمی دارند و به طور مثال یک‌باره وارد محیطی مانند دانشگاه می‌شوند، به جهت جذابیت این موضوع ممکن است به سوی این موارد سوق داده شوند و به نظر می‌رسد، بهتر است تا جوامع، محیط و موقعیت‌های مناسبی برای تعامل دختران و پسران از سنین پایین‌تر فراهم آورند.
دانشور گفت: پایان روابط نیز باید تدریجی صورت گیرد، زیرا در این صورت فرد می‌تواند آگاهی بیشتری کسب کرده، نقاط ضعف و قوت رابطه را بشناسد و خود را برای مقابله با پیامد‌های آن آماده کند در صورتی که خروج یک‌باره از روابط تنها منجر به مواجه فرد با حجم عظیمی از غم و اندوه می‌شود.
سوگ عشق لازمه بازگشت به زندگی عادی است
این روانشناس در پاسخ به اینکه پس از پایان روابط اشخاص چه راهکار‌هایی را برای فراموشی بهتر به کار گیرند، اظهار کرد: به عنوان یک روانشناس با روند فراموشی موافق نیستم زیرا فرآیندی به نام سوگواری وجود دارد که به فرد کمک می‌کند تا با طی کردن این مدت زمان، سازگاری بیشتری با وضعیت فعلی پیدا کند؛ اموری مانند ورود فوری به رابطه دیگر برای فراموشی رابطه قبلی بسیار آسیب‌زا است.
وی با بیان اینکه سوگ عشق لازمه بازگشت به زندگی عادی است، گفت: سوگواری عشقی دورانی است که در طی آن فرد احساس غمگینی شدید، نا امیدی، عدم تمایل به انجام امور روز‌مره دارد و معمولا 6 ماه زمان‌بر است، اما پس از سوگواری فرد می‌تواند به صورت کامل با شرایط کنار بیاید.
این روابط از منظر اعتقادی و دینی نیز کاملا نفی شده، غیر قانونی و مغایر با اسلام است علاوه بر این نباید فراموش کنیم که شاید اعتماد همه آن چیزی باشد که از یک نفر باقی‌مانده و از بین بردن آن یعنی شکست یک انسان...
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار
